جدول جو
جدول جو

معنی واحد یموت - جستجوی لغت در جدول جو

واحد یموت
(حِ یَ)
مرکب از میر + الف، هرچیز یا کسی که محکوم به مرگ است، میرنده، فانی، فناپذیر، که میرد، مائت، فانی، هالک، (از یادداشت مؤلف) : معنی گیومرث زندۀ گویای میرا بود ... (تاریخ بلعمی، از سبک شناسی ج 2 ص 23)
لغت نامه دهخدا
واحد یموت
شش پر (جمله اسم) چوبدستی که سر آنرا باهن گرفته باشند شش پر
تصویری از واحد یموت
تصویر واحد یموت
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واحدیموت
تصویر واحدیموت
چوب دستی کلفت، چوب دستی که سر آن ستبر یا آهن گرفته شده باشد
فرهنگ فارسی عمید